هوا هر وقت که بارونی است تو فکر من چراغونیست
پرم از خاطرات تو همونایی که می دونی
مگه یادم می ره یک دم تا هر وقتی که من زنده ام
تو بانی یه مشت شعری هم الان هم در آینده ام
دلم می خواد بیام پیشت بزارم سر بر روی دوشت
بگم می میرم از عشقت برم گم شم تو آغوشت
من و تو زیر بارون بود به جون هم قسم خوردیم
تو چشم هم نگاه کردیم ، نگاه کردیم از عشق مردیم
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: