جات خالیه...
برچسبها:
اینو یادت میاد نفسم...؟
یادته وقتی بهم دادیش چقده ازت تشکر کردم چقد خوشحال شدم...
یادته که هوام سرد بود... دستات یخ زده بود دستاتُ گرفتم... گرمای وجودت رو لمس کردم
حالا من موندم و سرمایی که از نبودت داره همه دنیا و میگیره...
تورو خدا...
نفسمُ حس کن ببین آخراشه دیگه نایی برام نمونده بی تو سحرم...
هر وقت چشمم بهش میوفته تمام وجودم پر از بغض میشه آتیش میگیرم بخدا...
اخه تو بگو نفس روز های بی رنگم چطور دلت میاد منو اینطور تنها بزاری...؟ خودت بودی که گفتی خیلی زود فراموشت میکنم پس چرا هنوزم دارم عاشقی میکنم واست چرا هنوزم دیوونتم چرا نمیتونم چرا...
خاطره هات هنوز که هنوزه واسم تازگی دارن هنوزم حس میکنم کنارمی سحر تورو خدا نکشن منو جونِ هر کسی که دوسش داری...
...یادته...؟ یادته میگفتی تنهام نمیزاری حالا من موندم و تنهاییام حالا منو شبای تلخم بدون تو...
توی این شبای دلگیر تو بیا پناه من باش توی تنهایی شکستم بیا تکیه گاه من باش دلم از غربت اینجا بی تو بدجوری گرفته بیا می دونم که یادم هنوز از یادت نرفته نذار اون نگاه آخر، آخرین وداع ما شه دل بِده به خواهش من؛ دستامون نذار جداشه دوباره منو صدا کن ببرم تا لب رویا بی تو امروز رو نمیخوام ،برسون منو به فردا دوباره منو صدا کن دلم و بازم بلرزون هر چی فانوسه بسوزون شب و از صدات بترسون نذار این بلور اشکام طعمه ی خاک سیاه شه من می خوام عکس من و تو توی قاب کهنه باشه پا بذار رو چشم خیسم شیشه ی این شب و بشکن نذار عمر این جدایی برسه به مـــُردن من!
بخدا دلم واست تنگه درکم کن یه ذره...
دلم شکسته دارم نابود میشم سحر
سحر من نفس من...
با خنده هام گریه میکنم میترسم که دیگه چشام نتونن حتی خودمم رو هم ببینن
سحرم شد دو ماه تنهایی و شکستن...
دو ماه دیوونگی و پوچی...
دارم جون میدم و میمیرم و کسی نیست دست روی دلم بزاره کسی نیست هق هقم رو گوش کنه کسی نیست که سرمُ بزارم رو شونس
تو رو داشتم و تنها تو رو داشتم اما رفتی و تنهام گذاشتی میون این همه دلتنگی و عذاب
من اینجا بوی تنهایی گرفتم
تو اونجا با کی مهمونی گرفتی
سحر بخدا داغونم و آشفته و تنها نبودت کار داده دستم...
بیا دستامو بگیر نفسم...