ازت ممنونم...

براي همه وقت هايي كه گفتي "دوستت دارم"

براي همه وقت هايي كه در فكر من بودي.

براي همه وقت هايي كه برايم شادي آوردي.

براي همه وقت هايي كه به تو احتياج داشتم و تو با من بودي.

براي همه وقت هايي كه دلتنگم بودي.

براي همه وقت هايي كه به من دلداري دادي.

براي همه وقت هايي كه در چشمانم نگريستي و صداي قلبم را شنيدي.



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:, ] [ 1:31 ] [ عرشیا ]
[ ]

برایم که می خندی

چشمهایت که هیچ

آسمان هم زیبا میشود



برچسب‌ها:
[ سه شنبه 31 خرداد 1390برچسب:, ] [ 1:21 ] [ عرشیا ]
[ ]


 

این زندگی تلخ با تو شیرین است عزیزم
تو همان شیرینی زندگی من هستی ای بهترینم
شیرینی لحظه های زندگی و لحظه های عاشقی.
تو که آمدی پاییز دلم بهاری شد ، کویر دلم با حضور تو بارانی شد.
آمدی و افتخار دادی که در این قلب بی طاقت من باشی و مرا با مهر و محبت خودت نفسی دوباره دهی .
این زندگی با تو زیباست ، این لحظه های عاشقانه با تو پر از معناست باور کن این لحظه ها بدون تو بی معناست.
همه زندگی ام فدای تو ، این قلب کوچک و بی طاقتم نیز برای تو.
تو همانی که من میخواستم ، آمدی و با حضورت صحنه دلم را نورانی کردی.
اگرچه از تو دور هستم اما تو را در قلب خویش حس میکنم حتی نزدیکتر از آن دو عاشقی که در آغوش هم هستند.
نمی دانی که شب و روز به یادت هستم ، و گهگاهی از دلتنگی  ، چشمهای من نیز با چند قطره اشک ابراز عاشقی می کنند.
ای شیرینی های لحظه های عاشقی ، بدان و باور داشته باش که دوستت دارم.
 دوستت دارم به خاطر مهربانی هایت ، درد دل های عاشقانه ات ، صداقت و پاکی ات.
دوستت دارم به معنای واقعی دوست داشتن !
عاشقت هستم به معنای واقعی یک عشق !
با تو هستم و خواهم بود تا لحظه ای که نفس دارم و تا لحظه ای که سرنوشت بخواهد.
اگر روزی دیدی با تو نیستم ، بدان که ازعشقت مرده ام.
بی اختیار عاشق شدم ، با احساسی پاک قلبم را به تو داد و اینک نیز با فریادی پر از سکوت می گویم که دوستت دارم عزیزم.

دوستت دارم عزیزم و با تو خواهم ماند ای بهترینم.

 



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:, ] [ 13:2 ] [ عرشیا ]
[ ]

فریاد دلم...

یه وقتایی دلم میگیره و بد جور میگیره

دلم تو هوای با تو بودنه اما نیستی پیشم و این دلتنگیم رو چند برابر میکنه کاش بدونی چقدر دلواپستم چقد دلشورتو دارم

تو خودم گم شدم,نمیدونم...

نمیخوام بینمون فاصله ایجاد شه,نمیدونم چی شد که این هفته این قد بد بود,من بد بودم...؟!! یا من این احساس رو دارم؟!! وقتی به این فکر میکنم که دنیای من بدون ترنم چه شکلیه ترس همه وجودمو بر میداره و تنم میلرزه,نمیتونم تصورشم کنم که نباشی چی میشم,دنیام به کجا میکشه...سیاهی و تاریکی و سوت و کور

اینه دنیای من بدون تو,همه جا مه گرفته

میبینی ترنم اینه دنیای من بی وجود تو بی وجود عطر نفسهات بی وجود لمس احساست

فکر نبودت مث خوره افتاده به جونم و خودمو نمیتونم راحت کنم,نمیتونم به این فکر نکنم که اگه یه روزی نباشی,اگه پیشم نباشی چی به روزم میاد

کسی که روح باروونمه,نبض احساسمه,زندگیم دست اونه,احساسم تو گرو بودن با اونه کسی که لحظه لحظه های زیبای زندگیم داره با بودن اون ساخته میشه... میشه یه روزی نباشه؟! فکر اینکه نباشی عمق وجودمو آتیش میزنه

 

ترنم هر روز زجر میکشم که نکنه یه روز دستام ازم جدا شه و دیگه گرمای وجودت رو احساس نکنم,نمیتونم ترنم نمیتونم

الان که دارم برای تو برای عزیز ترینم مینویسم چشام نقره ای شده و به زور خودمو کنترل کردم,چون به عزیزم قول دادم و قولمو نمیشکنم

 

این منم,عرشیا,همون عرشیایی که دوست داره و بهت وابستس,همون عرشیایی که بهت قولایی داده و هر روز روی کاغذ  مینویسه که یادش نره

 

این عرشیا,این عرشیا که گاهی اوقات اذیتت میکنه داره داد میزنه ترنمم دوست دارم

 

دوست دارم, دوست دارم, دوست دارم, دوست دارم

 

دوست دارم

 

 

 



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:, ] [ 12:14 ] [ عرشیا ]
[ ]

خیلی دوست دارم...

چه خوبه عاشقی اما فقط باتو         ببینم هر شب رویای چشماتو

چه احساس قشنگی من به تو دارم  چقدر خوبه که میدونی دوست دارم

چه خوبه اینکه حالمو تو میدونی      همه حرفامو از چشام تو میخونی

تو دلواپسیام هستی کنار من         میدونم قدر این عشقو تو میدونی

چقدر خوبه که تو آرومی                 چقدر خوبه همش تو جلو چشمامی

تو دنیامی نفسهامی                    چقدر خوبه که هر لحظه تو رویامی

چقدر خوبه که تو آرومی                 چقدر خوبه همش تو جلو چشمامی

تو دنیامی نفسهامی                    چقدر خوبه که هر لحظه تو رویامی

===============================================

چه خوبه اینکه باز هستی کنار من   توی تنهاییام میای سراغ من

برای قلب غمگینم تو رویایی            نباشی میمیرم تو اوج تنهایی

چه خوبه اینکه حالم رو تو میدونی    همه حرفامو از چشام تو میخونی

تو دلواپسیام هستی کنار من         میدونم قدر این عشقو تو میدونی

چقدر خوبه که تو آرومی                 چقدر خوبه همش تو جلو چشمامی

تو دنیامی نفسهامی                    چقدر خوبه که هر لحظه تو رویامی

چقدر خوبه که دوست دارم              نباشی دیگه دنیا بی تو دلگیره

چشام هر شب توی خوابم            سراغ چشمای نازتو میگیره



          خـــــــــــــــــــــــــــیــــلـــی دوســــــــــــت دارم      

         

http://www.up.iranblog.com/images/jofkvlybdav7umet102n.jpg



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 22 خرداد 1390برچسب:, ] [ 11:12 ] [ عرشیا ]
[ ]

بمون...

 

قسم به نغمه ی باران بمان بهانه ی من

 بدون تو تپش آفتاب کم رنگ است

به هر کجا که روی هر زمان و هر لحظه

دلم همیشه برای تو  تنگ  است


               
http://up.vatandownload.com/images/rc5inen7dg9e9xuwvi.jpg



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 22 خرداد 1390برچسب:, ] [ 11:0 ] [ عرشیا ]
[ ]

برای ترنمم...

بازم دارم مینویسیم

باز این دویونه مینویسه از حرفای دلش که سبک شه و یه وقت این حرفا نشن بغضی تو سینه و این بغض نابودش کنه

باروون برام برام خیلی معنا داره خیلی,حسی که دارم رو باروون چند برابرش میکنه حتی اگه حسی هم نداشته باشم باروونه که حسی رو بوجود میاره.باروون,باروون برام اسم و معنا داشت اما تا وقتی که نیلوفرم رو پیدا کردم؛نیلوفری که آرزوم بود و این آرزو به واقعیت تبدیل شد و این باروون برام معنای باور نکردنی پیدا کرد,معنای بیشتر و معنی عشق.

هر وقت اسم باروون رو میبرم و باروون میبینم یاد نیلوفرم میوفتم و دلتنگیایی که در نبودش دارم.آخ که چه احساسیه زیر بارون دلتنگ شدن

ترنمم,باروون منو بهت نزدیک میکنه نزدیک و نزدیک تر طوری که میتونم گرمای وجودت روحس کنم.

 

 

-          کاش بدونی و کاش بدونی که چقدر دلواپستم و این دلواپسی رو دوست دارم چون طعم تو رو داره.

هر وقت که زیر بارونم چشام باروونی میشن و میگم عرشیا کسی نیست و نمیفهمه داری اشک میریزی پس مث یه ابر دل تنگ بشین همه گریه هات رو اینجا از تو خودت بریز بیرون, اما ترنمم یادم میاد که بهم گفت عرشیا نمیخوام هیچ وقت هیچ وقت چشات باروونی بشه و من گریه هامو پس میگیریم.

 

-          چقد سخته تو هوایی نفس بکشی که عطر وجود نیلوفرت توش نباشه یه هوایی مث ابر سیاه و سنگ دل و بی رحم خیلی سخته خیلی خیلی... گاهی نفسات تند میشه و هی نفس نفس میزنی اما یه چیز نمیزاره که نفست حبس شه اونم یاد نیلوفرته که همیشه باهاته و بهت زندگی میده حتی اگه عطر وجودش ازت دور باشه و نتونی حس کنیش

 سخته که نتونی واژه ای رو پیدا کنی که با اون احساست رو به عزیزت بیان کنی سخته که میبینم واژه ای پیدا نمیکنم که احساسمو برات به تصویر بکشم,چشمام رنگ نقره ای اشک رو به خودش میگیره.

بهترین که نه ولی تنها واژه ای که میتونم احساسمو بهت بگم....

"دوست دارم" ترنمم

 

http://www.up.iranblog.com/images/7v8ehygvd1s7qddpgyxt.jpg

 

 



برچسب‌ها:
[ شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, ] [ 18:36 ] [ عرشیا ]
[ ]

احساس...


این چه احساسیه که من و تو مثل همیم

از همه دنیا جدا نه زیادیم نه کمیم

دارم حست می کنم لحظه لحظه با منی

تو تموم لحظه هام تو  هوام پر میزنی

دارم حست میکنم توی بیداری و خواب

دل واسه تو میزنه با یه دنیا تب و تاب

این چه احساسیه که بی تو آروم ندارم

حتی وقتی با منی باز تورو کم میارم

دارم حست می کنم خیلی نزدیکی به من

خودتو نشون بده عاشقونه حرف بزن

دارم حست می کنم مثل روزای قدیم

هنوز هم کوچه ی عشقو ، من و تو خوب بلدیم

این چه احساسیه که واسه من مقدسی

تا دلم تورو میخواد تو به دادم می رسی

عكس هاي عاشقانه








برچسب‌ها:
[ شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, ] [ 10:3 ] [ عرشیا ]
[ ]

 

هوا هر وقت که بارونی است تو فکر من چراغونیست
پرم از خاطرات تو همونایی که می دونی
مگه یادم می ره یک دم تا هر وقتی که من زنده ام
تو بانی یه مشت شعری هم الان هم در آینده ام
دلم می خواد بیام پیشت بزارم سر بر روی دوشت
بگم می میرم از عشقت برم گم شم تو آغوشت
من و تو زیر بارون بود به جون هم قسم خوردیم
تو چشم هم نگاه کردیم ، نگاه کردیم از عشق مردیم

عكس هاي عاشقانه



برچسب‌ها:
[ شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:57 ] [ عرشیا ]
[ ]

دلم میخواد بگم...

دلم می خواد که کنار تو باشمو ، حرف دلم رو واسه تو بگم

بگم که هرچی میگی تو میدونمو ، هرجوری که تو می خواستی میشم عزیزم

 

برای من تو تمومه وجودمو عمرمو عشقمی تو همی شه

می خوام بدونی دلم رو تو بردی و مال منی دیگه هرچی بشه عزیزم

 

می خوام بگم که بمونی تو پیشمو هیچ موقع تنها نذاری منو

می خوام بگم که نباشی میمیرم اگه بری و جا بذاری منو عزیزم


 



برچسب‌ها:
[ شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:46 ] [ عرشیا ]
[ ]

تقدیم به ترنمم

در آتش نگاه تو تبخیر می شوم

بارانیم ز شوق تو، تکثیر می شوم

حرفی، گلایه ای، غزلی، لب فرو مبند

در دامن کلام تو تعبیر می شوم

گفتی اجاق حوصله ام سرد می شود

وقتی من به پای تو زنجیر می شوم

آخر تمام بودن من با تو بودن است

بی تو از وجود خودم سیر می شوم

از ابرهای خسته، باران امید نیست

در بارش نگاه تو تطهیر می شوم

شاید هنوز قافله ای در پی من است

تا در کجای عشق زمین گیر می شوم

گفتم غزل به شام تو گویم عجیب نیست

گر با خطوط شعر خودم پیر می شوم



برچسب‌ها:
[ شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:41 ] [ عرشیا ]
[ ]

دوستت دارم...

http://www.iranax.ir/uploaded/pc6301692d68a8d5e20b255093804fef55_mihanpatogh8d1a5e5f3667153695bfcd60d2278214_1290866932_love-postal-16.jpg

 

عكسهاي عاشقانه و فانتزي

 

عكسهاي عاشقانه و فانتزي

 



برچسب‌ها:
[ شنبه 21 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:23 ] [ عرشیا ]
[ ]

نفس نفس نبودتو کم میارم
چه سخته بی هوات نفس کشیدن
جاده های زندگیمو مه گرفته
تو بیا,توبیا تا که من نفس بگیرم

تموم زندگیم تیره و تاره
نمیدونی دلم چه حالی داره
پر از آشوب و حرف بی قراری
ته این قصه پایانی نداره


تقدیم به نیلوفر دلتنگیام

روایتی از "عرشیا"

 



برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 خرداد 1390برچسب:, ] [ 12:16 ] [ عرشیا ]
[ ]

پنجره احساس ...

 

http://tehranpic.net/images/y6ofgqw6gdfbv8mw3gr.jpg

شب است و بازم
کنار پنجره احساس تنهایم
و باز هم اسمان میشود
سقف بی کسی هایم

انعکاس صدایم است که میشود
فقط جواب حرفهایم
تلخ است ولی
این است سرنوشت تب دارم
بیا و برای لحظه ای بمان اینجا
بیا و ببین چه انداره تنهایم
شبیه عاقبت برگ در پاییزم
زردم و از این خزان سرد دلگیرم

در این شبهای بی رمق و بی رویا
از دلشوره و دلواپسی لبریزم
شب است و باز هم
کنار پنحره احساس تنهایم

 

ترنمم دوست دارم



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, ] [ 15:1 ] [ عرشیا ]
[ ]

دوست دارم...

http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/dehkadehlove/16.jpg

صــــدای پای مهتاب

 

تو کـوچه ها میپیچه

 

شبهای بی تو بودن

 

ســـرابه هیچ هیچه

 

من از نگاه پاکـــــت

 

به آسمون رسـیدم

 

از لب هــــر فرشته

 

اسم تــو رو شنیدم

 

دیدم که اسم پاکت

 

رمــــز... در بهـشته

 

خـدا تــــوی دل من

 

اســم تو رو نــوشته

 

به حـــرمت نگــاهت

 

 دل از هــمه  بـریدم

 

تو آســـــمون هفتم

 

به عشق تو رسیدم



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, ] [ 14:58 ] [ عرشیا ]
[ ]

بیا دنیامُ عاشق کن

به رویایی که شیرینه

عزیزم! روزگار من

تو باشی بهتر از اینه



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, ] [ 14:34 ] [ عرشیا ]
[ ]

اين هواي خاكستري مه گرفته داره خفه ام مي كنه

.

نفسهام با هر بار بالا و پايين اومدن دارن سنگيني بيشتر به سينه ام وارد مي كنند

.

باز بيام بگم اي كاش ... اي كاش ..

.

باز اين بغض مي شكنه و اشكها هم كه راه خودشو توي اين چند وقته ياد گرفته

 

خودش مي ريزه ...

 .

كاش بودي ؟ آره دارم باز بهونه مي گيريم

.

دلم يه جام شراب مي خواد كه مست مستم كنه اونقدر مست كه ..

.

اما شرابي كه از چشمات بيشتر مستم كنه پيدا نمي كنم .

 

 

يه جام  دو جام فايده نداره ...

 

كاش بودي كه سرمو روي شونه هات بذارم و اشك بريزم و حرف بزنم

.

تو هم موهامو نوازش كني و آرومم كني

.

كاش كاش كاش ........... كاش كاش

 

 

حسرت اين اي كاش منو كشت ...

 

دوست دارم نیلوفرم

 



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, ] [ 14:20 ] [ عرشیا ]
[ ]


تو مث یه آسمون من ولی باد خزون تو صدای آشنا من ولی یه بی نشون تو مث یه شعر تر من پر از حس خطر تو خود شقایقی من ولی یه در به در تو پی قاصدکا من رفیق سایه هام تو صدای سازی و من نفیر ناله ها تو گلی مثل بهار من ولی فقط یه خار تو غزلواره عشق من کویر شوره زار تو مث فرشته ها من فقط یه جای پا تو نوای عشقی و من یه ساز بی صدا...



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, ] [ 13:55 ] [ عرشیا ]
[ ]

...!

من اگر روح پريشان دارم        من اگر غصه هزاران دارم
گله از بازي دوران دارم           دل گريان،لب خندان دارم
 

به تو و عشق تو ايمان دارم

در غمستان نفسگير، اگر نفسم ميگيرد         آرزو در دل من متولد نشده، مي ميرد
يا اگر دست زمان درازاي هر نفس جان مرا ميگيرد                 دل گريان، لب خندان دارم
 

به تو و عشق تو ايمان دارم


من اگر پشت خودم پنهانم           من اگر خسته ترين انسانم
به وفاي همه بي ايمانم          دل گريان، لب خندان دارم
 

به تو و عشق تو ايمان دارم



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:45 ] [ عرشیا ]
[ ]

تفاوت عشق و دوست داشتن...

عشق با دوری و نزدیكی در نوسان است. اگر دوری بطول انجامد ضعیف می‌شود، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می‌كشد و تنها با ...


عشق یك جوشش كور است و پیوندی از سر نابینایی
اما دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال

 

عشق بیشتر از غریزه آب می‌خورد و هر چه از غریزه سر زند بی ارزش است
دوست داشتن از روح طلوع می‌كند و تا هر جا كه یك روح ارتفاع دارد ، دوست داشتن نیز هنگام با او اوج می‌گیرد

 

عشق در غالب دل‌ها، در شكل‌ها و رنگ‌های تقریبا مشابهی متجلی می‌شود و دارای صفات و حالات و مظاهر مشتركی است
اما دوست داشتن در هر روحی جلوه ای خاص خویش دارد و از روح رنگ می‌گیرد و چون روح‌ها بر خلاف غریزه‌ها هر كدام رنگی و ارتفاعی و بعدی و طعم و عطری ویژه خویش را دارد می‌توان گفت: كه به شماره هر روحی ، دوست داشتنی هست

 

عشق با شناسنامه بی ارتباط نیست و گذر فصل‌ها و عبور سال‌ها بر آن اثر می‌گذارد
اما دوست داشتن در ورای سن و زمان و مزاج زندگی می‌كند و بر آشیانه بلندش روز و روزگار را دستی نیست

 

عشق، در هر رنگی و سطحی، با زیبایی محسوس، در نهان یا آشكار رابطه دارد. چنانچه شوپنهاور می‌گوید: شما بیست سال سن بر سن معشوقتان بیفزائید، آنگاه تاثیر مستقیم آنرا بر روی احساستان مطالعه كنید
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج وجذب زیبایی‌های روح كه زیبایی‌های محسوس را بگونه‌ای دیگر می‌بیند

 

عشق طوفانی و متلاطم و بوقلمون صفت است
اما دوست داشتن آرام و استوار و پر وقار و سرشار از نجابت

 

عشق با دوری و نزدیكی در نوسان است. اگر دوری بطول انجامد ضعیف می‌شود، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می‌كشد و تنها با بیم و امید و اضطراب و دیدار و پرهیز زنده و نیرومند می‌ماند
اما دوست داشتن با این حالات نا آشنا است، دنیایش دنیای دیگری است

 

عشق جوششی یكجانبه است. به معشوق نمی‌اندیشد كه كیست یك خود جوششی ذاتی است و از ین رو همیشه اشتباه می‌كند و در انتخاب بسختی می‌لغزد و یا همواره یكجانبه می‌ماند و گاه، میان دو بیگانه نا‌همانند، عشقی جرقه می‌زند و چون در تاریكی است و یكدیگر را نمی‌بینند، پس از انفجار این صاعقه است كه در پرتو رو شنایی آن، چهره یكدیگر را می‌توانند دید و در اینجا است كه گاه، پس جرقه زدن عشق، عاشق و معشوق كه در چهره هم می‌نگرند، احساس می‌كنند كه هم را نمی‌شناسند و بیگانگی و نا آشنایی پس از عشق درد كوچكی نیست
اما دوست داشتن در روشنایی ریشه می‌بندد و در زیر نور سبز می‌شود و رشد می‌كند و ازین رو است كه همواره پس از آشنایی پدید می‌آید و در حقیقت در آغاز دو روح خطوط آشنایی را در سیما و نگاه یكدیگر می‌خوانند و پس از آشنا شدن است كه خودمانی می‌شوند

 

دو روح، نه دو نفر، كه ممكن است دو نفر با هم در عین رو در بایستی‌ها احساس خودمانی بودن كنند و این حالت بقدری ظریف و فرار است كه بسادگی از زیر دست احساس و فهم می‌گریزد و سپس طعم خویشاوندی و بوی خویشاوندی و گرمای خویشاوندی از سخن و رفتار و آهنگ كلام یكدیگر احساس می‌شود و از این منزل است كه ناگهان، خودبخود، دو همسفر به چشم می‌بینند كه به پهن‌دشت بی كرانه مهربانی رسیده‌اند و آسمان صاف و بی لك دوست داشتن بر بالای سرشان خیمه گسترده است و افق‌های روشن و پاك و صمیمی ایمان در برابرشان باز می‌شود و نسیمی نرم و لطیف همچون روح یك معبد متروك كه در محراب پنهانی آن، خیال راهبی بزرگ نقش بر زمین شده و زمزمه درد آلود نیایش مناره تنها و غریب آنرا بلرزه می‌آورد
دوست داشتن هر لحظه پیام الهام‌های تازه آسمانهای دیگر و سرزمین‌های دیگر و عطر گلهای مرموز و جانبخش بوستان‌های دیگر را بهمراه دارد و خود را، به مهر و عشوه ای بازیگر و شیرین و شوخ هر لحظه، بر سر و روی این دو میزند

 

عشق، جنون است و جنون چیزی جز خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست
اما دوست داشتن، در اوج معراجش، از سر حد عقل فراتر می‌رود و فهمیدن و اندیشیدن را نیز از زمین می‌كند و با خود به قله بلند اشراق می‌برد
 




برچسب‌ها:
[ دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:30 ] [ عرشیا ]
[ ]

روز میلاد ترنم من

بازم شادی و بوسه ، گلای سرخ و میخک
میگن کهنه نمی شه تولدت مبارک
تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا
و جود پاکت اومد تو جمع خلوت ما
تو تقویما نوشتیم تو این ماه و تو این روز
از آسمون فرستاد خدا یه ماه زیبا
یه کیک خیلی خوش طعم، با چند تا شمع روشن
یکی به نیت تو یکی از طرف من
الهی که هزارسال همین جشنو بگیریم
به خاطر و جودت به افتخار بودن
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریه‌ی ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو اسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه، رو لبا پر خندس
تا تو هستی و چشمات بهونه‌است واسه خوندن
همین شعر و ترانه تو دنیای ما زنده‌است
واسه تولد تو باید دنیا رو آورد
ستاره رو سرت ریخت، تو رو تا اسمون برد
تولدت عزیزم پراز ستاره بارون
پر از باد کنک و شوق، پر از اینه و شمعدون
الهی که همیشه واسه تبریک امروز
بیان یه عالم عاشق، بیاد هزار تا مهمون
***********************************************
چه لطيف است حس آغازي دوباره ...
چه زيباست رسيدن دوباره
به روز زيباي آغاز نفس كشيدن ...
و چه اندازه عجيب است ...
روز ابتداي بودن ...
وچه اندازه شيرين است امروز ...
روز ميلاد تو ...
روز تو ...
روزي كه آمدي ...
***********************************************
تولــــــــــد تو ، تولد همه خوبیهاست
تولد تو ، آغازیست برای یه دنیا مهــربانی
تولـــــد گذشت ، تولد مهربانی
تولد فداکاری ، تولد همه پاکیهــا
تولـــد احساس ، تولد دوست داشتن
تولد خوشبختی ها ، تولد امیـــد
تولد آرامش ، تولد یک فرشــته
تولد یک زیبایی ، تولد یک بـهــــــــار
تولد زلالی دریا ، تولد عشــــق
تولد یک انسان به تمام معنا واقعی
تولد تمام روزهای قشنگ زندگـــــی
تمام واژه ها برای توصیف خوبی های تو حقیرند
و هنــوز جمله ای که بشه تورو باهاش وصف کرد متولد نشده
تولدت مبارک عزیزم....
 
 
 
 

_________________
      'شریکم کن توی دلتنگیاتو"


برچسب‌ها:
[ دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, ] [ 9:27 ] [ عرشیا ]
[ ]

دلم مینویسه

یادم میاد به اندازه حسی که به باروون دارم,منم همون قد دوس داری,حالا دلم باروونیه و من اون حسو دارم حس نزدیکی به باروون,این حسم چند برابر میشه چون میدونم یکی هست که همین قد که من باروون رو دوس دارم اونم منو همین قد دوس داره,که این بهترین چیزیه که میتونم داشته باشم

 

حسی که منو دوس داره

 

شاید این چیزایی که من میگم و تصوراتم برا بعضیا خنده دار و برا بعضیا قشنگ,اما این همون احساسات منه و میدونم که این حس یه حس مقدسه چون کسی یا چیزی دخالتی نداشته فقط خودم و ترنمم.

 

از همین جا با تمام احساسم و با احساس تمام بهش میگم دوست دارم نیلوفرم



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 11 خرداد 1390برچسب:, ] [ 18:0 ] [ عرشیا ]
[ ]

تقدیم به همنفس ترانه های دلتنگیم:

ترنم,نیلوفر!چه واژه های زیبا و چه نام های ناب و با احساس...

 



برچسب‌ها:
ادامه مطلب
[ یک شنبه 8 خرداد 1390برچسب:, ] [ 12:37 ] [ عرشیا ]
[ ]

نیلوفر من...

باز یه حس شاعرانه ، یه مداد ، کاغذ کاهی

من و خاطرات مرده ، تو شبای بی پناهی

باز یه بغض تلخ و غمگین ، نیلوفر ، تو آبروم باش

نیلوفر ، سنگ صبورم ، تو فقط ، تو روبه روم باش

گر گرفته خاطراتم ، بی تو توی این سیاهی

بغضا باز گوشه نشینن ، مث اشک تو چشم ماهی

نیلوفر، همسفر من ، بغض من ، تنهایی من ،

بی تو خوابم نمی گیره ، نیلوفر ، لالایی من

اوج خواستنامه با تو ، اوج بودنامه با تو

خط به خطت مشق عشقه ، اوج داشتنامه با تو

نیلوفر، سنگ صبورم ، ریشه ی تنها غرورم

قول دادی تنهام نذاری ، خیلی دورم ، خیلی دورم

باز یه حس شاعرانه ، یه مداد ، کاغذ کاهی

من و تو یه قطره اشک و یه عالم غم و سیاهی

 



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ] [ 11:25 ] [ عرشیا ]
[ ]

نیلوفر من

نیلوفر در مرداب می روید تا همه بدانند در سختیها باید زیباترینها را بیافرینند.

 

 

 
 
گل نيلوفر من هستيمو ميزارم به پات


ميميرم واسه يه لحظه خنده ناز چشات


گل نيلوفر من گلدونو دست كم نگير


گل تو گلدون ميمونه بيرون بياي ميشي اسير


كاش ميشد يه شاخه از تو مال من ميشد يه روز


تا مي كاشتمت تو قلبم باشي با من شب وروز


گل نيلوفر من هرچي دارم براي تو


همه شعرام مال تو ارزوني چشاي تو


برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ] [ 11:5 ] [ عرشیا ]
[ ]

گل من

گل من,گل من,گل من


دست خواهش کودکانه ام قد میکشد تا ساقه ات


گل من,گل من



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ] [ 11:2 ] [ عرشیا ]
[ ]

دوست دارم



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ] [ 10:55 ] [ عرشیا ]
[ ]


عشق يعني خاطرات بي غبار دفتري از شعر و از عطر بهار عشق يعني يك تمنا , يك نياز زمزمه از عاشقي با سوز و ساز عشق يعني چشم خيس مست او زير باران دست تو در دست او

 

"DUSET DARAM"



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ] [ 10:52 ] [ عرشیا ]
[ ]

مینویسم

برات مي نويسم دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست 

مي نويسم .. ...من ... مي نويسم دوستت دارم



مینویسم از احساسات نابی که تو به من هدیه دادی,حسی که هیچ وقت برام آشنا نبود,حسی که برام بیشتر مث یه آرزو بود

یه حس فراموش نشدنی,یه حس باور نکردنی,واین حس,حس دوست داشتنه,آره دوست داشتن


"بهت نیاز دارم چون دوست دارم" نه اینکه دوسِت دارم چون بهت نیاز دارم

 

 



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ] [ 10:45 ] [ عرشیا ]
[ ]

تقدیم به بهترینم


تقدیم به کسی که نبض زندگی منه

کسی که قلبم با قلب اونه که میزنه

کسی که نهایت احساساتم به اون ختم میشه

کسی که با حضورش عطر زندگی رو برام هدیه آورد


کسی که...

زندگی بدون اون یه توهم خیالیه


یه توهم,یه خیال باطل,یه پوچی,یه...


 



برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 4 خرداد 1390برچسب:, ] [ 10:38 ] [ عرشیا ]
[ ]